عمق بحران در سرزمين‌هاي اشغالي

 

مصاحبه‌ مضحک و جنجال‌برانگيز، "نتانياهو"، نخست وزير رژيم صهيونيستي با تريبون فارسي‌زبان اختصاصي‌اش و ادعاهاي سراسر پوچ و مضحک مانند ممنوعيت پوشيدن "شلوار جين" در ايران تا چند روز بعد تبديل به سوژه اول رسانه‌هاي جهاني، حتي روزنامه‌ها و وب‌سايت‌هاي صهيونيستي شد تا بار ديگر ماهيت سران رژيم صهيونيستي را بيش از پيش آشکار کند.

اما اين اظهارات در حالي از سوي نخست وزير اين رژيم جعلي بيان مي‌شوند که رژيم صهيونيستي امروزه، در داخل جامعه خود با بحرانهای هویتی، مشروعیتی، اجتماعي و اخلاقي عديده‌اي مواجه است. حاکمیت نامشروع اسرائیل در حال حاضر در مجموعه یهودیان نیز با چالشهایی مواجه است.

خودسوزی، شورش‌های نژادی، برگزاری تظاهرات گسترده در اعتراض به وضعیت اسفناک اقتصادی و اجتماعی، مهاجرت معکوس و گسترش فساد، بروز تضادها و اختلافات گسترده در هیئت حاکمه رژیم صهیونیستی در مواجهه با تهدیدات فزاینده داخلی و منطقه‌ای تنها بخشي از چالش‌هايي است که اين رژيم اشغالگر امروز با آن دست و پنجه نرم مي‌کند.

باشگاه خبرنگاران قصد دارد در اين گزارش به معضلات و محدوديت‌هاي اجتماعي، در سرزمين‌هاي اشغالي بپردازد.

 

فروپاشی از درون

 

امروزه رژیم صهيونيستي با چالش‌های متعدد اجتماعی، اقتصادی و امنیتی روبرو است و یکی از دلایل اصلی برجسته کردن تهدیدات خارجی، توسط نتانیاهو نخست وزیر این رژیم، سرپوش گذاشتن و فرار از مشکلات داخلی و انتقال افکار عمومی از بحران‌ها و چالش‌‌های داخلی به بیرون است.

نظرسنجی صورت گرفته توسط یکی از شرکت‌های داروسازی صهیونیستی که اخیرا روزنامه "معاریو" آن را منتشر کرد، آشکار می‌سازد که جامعه اسرائیل در شرایط رو به فزاینده یاس و ناامیدی در نتیجه شرایط بد اقتصادی و اجتماعی حاکم بر این رژیم به سر می‌برد. این نظرسنجی که در آن 300 نفر از "ساکنان سرزمین‌های اشغالی" شرکت کردند، نشان می‌دهد که ساکنان "تل‌آویو" از حیث افسردگی و تنش در رتبه اول قرار دارند و 30 درصد شرکت کنندگان در نظرسنجی نیز اعتقاد داشتند تل‌آویو کانون بحران روحی و افسردگی در "رژیم صهیونیستی" به شمار می‌آید.

 

"حیفا""با 26 درصد در رتبه دوم و "قدس اشغالی" نیز با 20 درصد در جایگاه سوم قرار می‌گیرد. اما درباره دلایل افسردگی، ناامیدی و یاس نیز این نظرسنجی نشان می‌دهد که 70 درصد شرکت‌کنندگان در آن بر این باور بودند که اوضاع اقتصادی مهم‌ترین دلیل بروز و افزایش افسردگی در میان صهیونیست‌های ساکن "سرزمین‌های اشغالی" است.

"بحران اقتصادي"، "نژادپرستي"، "تبعيض جنسيتي"، "نقض حقوق زنان"، "فساد"، "فحشا"،"تجاوز"، "پديده کودکان خياباني"، بخشي از مصاديق "فروپاشي از درون رژيم جعلي صهيونيستي" هستند.

 



"بحران اقتصادی"

"مشکلات اقتصادی رژیم صهیونیستی" و اعتراض به وضعیت اجتماعی، سیاسی و اقتصادی چیز تازه‌ای نیست اما شکاف فزاینده بین فقرا و اغنیا بر اثر سیاست‌های دولت نتانیاهو در سال‌های اخیر ابعاد گسترده‌ای به خود گرفته است. گروهی از کارشناسان خاطر نشان می‌کنند بحران اقتصادی در غرب از جمله علل اصلی مشکلات اقتصادی رژیم صهیونیستی است که برای بقا اتکای زیادی به کمک‌های گوناگون آمریکا و اروپا دارد. "اتحادیه اروپا" بزرگ‌ترین شریک تجاری این رژیم است که حجم مبادلات تجاری با آن در سال 2011 به حدود 30 میلیارد یورو رسید. شاخص‌های اقتصادی تصویر امیدوارکننده‌ای از این جامعه به دست نمی‌دهد.

تا پایان سال 2010 میزان "بدهی خارجی رژیم صهیونیستی" حدود 89 میلیارد دلار بود که به حدود 43 درصد "تولید ناخالص داخلی" آن بالغ می‌شد. به علاوه برخی آمارها حاکی از آن است 33 درصد کودکان "زیر خط فقر" زندگی می‌کنند. در سال 2007 حدود 326 مورد "خودکشی" در "فلسطین اشغالی" ثبت شده که این رقم در سال 2009، به 404 مورد افزایش یافت.

بیشترین تعداد خودکشی‌ها در شهرک‌های کم درآمد "بت یام" و "عسقلان" رخ داده است. با گسترش بحران اقتصادی و اجتماعی میزان خودکشی در شهرک‌های بزرگ اسرائیل نیز گسترش پیدا کرده است. مؤسسه‌های کمک کننده به افراد دچار مشکلات روانی در فلسطین اشغالی از افزایش شدید تماس‌های افراد برای دریافت کمک خبر می‌دهند. به علاوه، مقامات این رژیم قصد دارند از سال‌هاي آینده برنامه ملی مبارزه با خودکشی راه‌اندازی کنند تا از افزایش آمار خودکشی جلوگیری کنند. "نابرابری‌های اجتماعی" نیز تأثیر قابل توجهی بر این پدیده دارد. آمار نشان می‌دهد مهاجران اتیوپیایی بیش از سه برابر دیگر ساکنان فلسطین اشغالی دست به خودکشی می‌زنند.



خودسوزی شیوه جدید اعتراض

رژيم اشغالگر قدس که با مشکلات ناشي از بی‌عدالتی شدید اجتماعی روبرو است، مدتی است با موجی از خودسوزی‌های اعتراضی روبه رو شده، که در اين میان 14 موردی که اسرائیلی‌ها اقدام به خودسوزی کرده‌اند، 2 نفر از این معترضان به دلیل شدت جراحات وارده، جان خود را از دست دادند: ناظران دلیل بروز این پدیده را اوضاع اسفبار اقتصادی و اجتماعی حاکم بر رژیم صهیونیستی می‌دانند که سرانجام فروپاشی "کابینه نتانیاهو" را به دنبال خواهد داشت. در اولین مورد از زنجیره این خودسوزی‌ها فردی به نام "موشه سلمان" خود را به آتش کشید و چند روز بعد در بیمارستان جان داد. وی پیش از اقدام خود بیانیه‌ای را قرائت کرده و در آن سران صهیونیست را سارقانی خوانده بود که پس از دزدیدن دارایی‌هایش او را رها کرده‌اند.

به دنبال خودسوزی موشه سلمان سلسله تظاهرات گسترده‌ای در سرزمين‌هاي اشغالي برگزار شد و تعداد زیادی از صهیونیست‌ها کبریت به دست همه خود را موشه سلمان نامیدند.

یهودیان ساکن "اراضی اشغالی" علاوه بر "یاس و سرخوردگی" به دلیل بحران اقتصادی دلیل دیگری نیز برای افسردگی و میل به خودکشی دارند و آن زندگی کردن زیر سایه دائمی ترس از جنگ است در طول 6 دهه این رژیم دائما در حال جنگ بوده است.

"جنگ اعراب و اسرائیل" در سال‌های 1948، 1967، 1973 جنگ با لبنان در سال 1982، "جنگ 33 روزه" با "حزب‌ الله" و "جنگ 22 روزه" با "حماس" که این دو مورد آخری به دلیل شکست رژیم صهیونیستی تبعات جبران‌ناپذیری برای آن به دنبال داشت. مسئولان رژیم صهیونیستی با برگزاری مانورهای گسترده شهری و ایجاد پناهگاه‌های متعدد در شهرها و پخش میلیون‌ها "ماسک مخصوص جنگ‌های شیمیایی و میکروبی"، صهیونیست‌های ساکن اراضی اشغالی را در ترس و اضطراب دائمی از خطر جنگ و کشته شدن فرو برده‌اند و یکی از دلایل "مهاجرت معکوس" دقیقا همین مسئله است.

برخوردهاي خشونت آميز و تشديد اعتراضات

در حالی که مشکلات اقتصادی و ناتوانی رژیم صهیونیستی در ارائه راهکارهایی برای حل این معضلات، عامل شکل‌گیری اعتراضات بوده، مقامات امنیتی صهیونیست تلاش کرده‌اند با برخوردهای خشونت‌آمیز به مقابله با این اعتراضات بپردازند، که همین امر هم به عاملی دیگر برای ادامه تظاهرات بدل شده است. برخوردهای خشن نیروهای پلیس اسرائیل با تظاهرکنندگان به حدی سرکوبگرانه بوده است، که "سازمان عفو بین الملل" نیز بدان واکنش نشان داده و از رژیم صهیونیستی به دلیل چنین برخوردهایی انتقاد کرده است.

خبرها از تداوم بحران اقتصادی رژیم صهیونیستی حکایت دارد. براساس یک تحقیق که رژیم صهیونیستی انجام داده و نتایج آن اخیرا منتشر شده است، بیش از 20 هزار نفر در ماه ژوئیه در فلسطین اشغالی بیکار شده‌اند. "اداره مرکزی آمار اسرائیل" در اواخر ژوئیه اعلام کرد "نرخ بیکاری" در سرزمين‌هاي اشغالي در سه ماهه دوم سال 2012 میلادی هفت درصد افزایش یافته است. این گزارش نشان می‌دهد تقاضای کارفرمایان برای "جذب نیروی کار" در ماه ژوئیه سال 2012 نیز در مقایسه با ماه ژوئیه سال گذشته میلادی به میزان 2.9 درصد کاهش یافته است.

در پی اوج‌گیری بحران اقتصادی و کاهش ارزش "پول رژیم صهیونیستی"، مقامات اقتصادی اسرائیل تصمیم گرفته‌اند سیاست ریاضتی در پیش بگیرند و این موضوع نیز سبب تشدید نارضایتی‌ها در بین شهروندان این رژیم شده است. در چنین وضعیتی افزایش مالیات‌ها به میزان 17 درصد و کسری 7 میلیارد دلاری در بودجه سال 2012 نیز سبب شده است تا وضعیت نابسامان اقتصادی در سرزمین‌های اشغالی، برای اسرائیلی‌ها غیرقابل تحمل شود.

این درحالی است که گزارش‌ها از آن حکایت دارد که موج شدید گرانی، جامعه رژیم صهیونیستی را فرا خواهد گرفت. این گرانی شامل "افزایش قیمت حامل‌های انرژی" و "کالاهای اساسی" بین 17 تا 50 درصد خواهد بود. "وزارت کشاورزی رژيم صهيونيستي" هم درباره بحران زودهنگام غذایی به سبب پیش بینی افزایش قیمت مواد غذایی پایه هشدار داد. رسانه‌های رژیم صهیونیستی نیز از جمله روزنامه صهیونیستی "یدیعوت آحارونوت" از افزایش 9 درصدی بیکاری در فلسطین اشغالی خبر داده‌اند.

به این ترتیب میزان بیکاری در رژیم صهیونیستی به بیش از 25 درصد رسیده است که این موضوع نگرانی فزاینده ساکنان اراضی اشغالی را از گسترش فقر و بی‌عدالتی در این رژیم را در پی داشته است. مشکلات اقتصادی و اجتماعی اسرائیل سران صهیونیست را واداشته تا نظیر همتایان آمریکایی خود، برای فرار از قبول مسئولیت، دائما بر طبل جنگ کوبیده و خطر دشمنان خارجی را بیش از حد بزرگ کنند. بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی که شدیدا در معرض انتقاد قرار دارد و حتی موشه سلمان پیشتر از خودسوزی از وی خواسته بود تا از سمت خود کناره گیری کند، در دو سال گذشته بر شدت اظهارات "جنگ‌ طلبانه" خود افزوده، تا شاید بتواند با این حربه اسرائیلی‌ها را متوجه مسائل خارجی کرده و آنها را از اعتراض به مشکلات داخلی باز دارد.

صهیونیسم و تبعیض نژادی - مذهبی

ایده و نظریه صهیونیسم، نظریه‌ای مبتنی بر نژادپرستی و برتری یک نژاد و گروه اقلیت بر سایر گروه‌های نژادی و مذهبی جهان است. صهیونیست‌ها که خود را قربانی نژادپرستی نازی‌ها در جنگ جهانی می‌دانند، خود دولتی جعلی و سرزمین غصبی بر پایه نژادپرستی و پاکسازی نژادی بنا نهاده‌اند. بر این اساس، صهيونيست‌ها خود را قومی برگزیده و مورد عنایت خاص الهی می‌پندارند که اجازه هرگونه تعرض و تعدی به حقوق سایر اقوام و ملل به آن‌ها داده شده است!

اما اکنون این تبعیض نژادی به درون این رژیم نیز رخنه کرده و صهيوينست‌ها را به چند دسته تقسیم کرده که هر یک خود را از دیگری برتر می‌دانند. یکی از بنیان‌های ایده تشکیل "دولت صهيونيستی"، زندگی عادلانه همه صهيونيستي در سایه یک دولت صهيونيستي و بدون تبعیض بود اما اکنون بنیان‌های این رژِیم از درون متزلزل شده است.

یهودیان ساکن سرزمین‌های اشغالی را می‌توان به سه درجه شهروندی تقسیم کرد. "یهودیان اشکنازی" در اسرائیل شهروندان درجه یک محسوب می‌شوند از امکانات بهتری برخوردار هستند و مورد حمایت ویژه اسرائیل هستند. "یهودیان سفاردی" گروه دیگری از یهودیان مهاجر به سرزمین‌های اشغالی هستند که با هدف گسترش زاد و ولد یهودیان و افزایش جمعیت به سرزمین‌های اشغالی مهاجرت کردند اما از سوی اشکنازی‌ها همواره تحت آزار و اذیت بودند. گروه سوم از ساکنان سرزمین‌های اشغالی مهاجران آفریقایی جویای کار بودند که به امید شرایط کار بهتر و با تبلیغات صهیونیست‌ها به فلسطین آمدند. این دسته از مهاجران همواره مورد آزار و اذیت دیگر ساکنان سرزمین‌های اشغالی بوده و از حقوق و حمایت چندانی از سوی مقامات اسرائیل برخوردار نیستند. بسیاری از این سیاهپوستان علاوه بر "تبعیض مذهبی"، قربانی "تبعیض نژادی" سیاه و سفید نیز می‌شوند.

در یکی از این موارد تبعیض، حدود 100 هزار یهودی اشکنازی افراطی ("هاردیم") به تظاهرات گسترده‌ای برای نشان دادن حمایت خود از والدین اجتماع خودشان که به دو هفته حبس محکوم شدند دست زدند. این والدین اشکنازی حاضر به فرستادن فرزندانشان به مدارس سفاردی‌ها نشدند. والدین اشکنازی می‌گویند که باید کلاس‌های فرزندانشان از سفاردی‌ها مجزا باشد زیرا خانواده‌های دختران سفاردی به قدر کافی مذهبی نیستند. پس از اعلام حکم دادگاه مبنی بر عدم جداسازی مدارس، والدین دانش‌آموزان اشکنازی درصدد برآمدند با تحریم رأی دادگاه کودکان خود را به مدرسه نفرستند.

 

 

"نقض حقوق اقلیت‌ها" و پناهجويان

حقوق "اقلیت‌های نژادی و دینی" در اراضی اشغالی 1948 به دفعات و به شیوه‌های مختلف توسط مقامات اسرائیلی نقض می‌شود. از جمله این اقلیت‌ها می‌توان به عرب‌های ساکن اراضی اشغالی 1948 اشاره کرد. مالکیت اراضی نقب و روستاهای به رسمیت شناخته‌ نشده در این منطقه، تلاش برای متمرکز ساختن بدوی‌ها در یک منطقه محدود و از پیش تعیین‌شده که باعث آسیب اجتماعی و اقتصادی آنان می‌شود، ازجمله مشکلات این قشر جمعیتی است.

در این‌ راستا باید به پیش‌نویس‌های قوانین نژادپرستانه ازجمله "طرح براور" (Braver Plan) و نیز تصمیم‌های کابینه نتانیاهو برای ممانعت از ساخت‌وساز در "نقب" اشاره کرد. علاوه‌بر عرب‌ها، مقامات اسرائیلی حقوق "یهودیان فلاشه" (Falasha Jews) را نیز به گونه‌های مختلف نقض می‌کنند. ازجمله این گروه‌ها، "یهودیان فلشمورا" (Falash Mura Jews) هستند. به‌عنوان مثال بنا به اعتراف مقامات اسرائیلی، زنان اتیوپیایی فلاشه در "اردوگاه‌های انتظار" در "آدیس‌ آبابا" برای ورود به اسرائیل، مجبور به تزریق "ماده ضد بارداری" "دپوپرورا" (Depo Provera) هستند که به‌دلیل تأثیرات منفی زیاد و ماندگاری تأثیر آن تا سه ماه، اکیداً به زنان اسرائیلی داده نمی‌شود. این امر، نوعی پاک‌سازی نژادی علیه "فلشموراها" محسوب می‌شود.

ازجمله این قوانین، تصویب قانون "منع نفوذ" (The Infiltration Prevention Law) در ژانويه 2012 بود که با اجرای آن در ژوئیه 2012، دو هزار تن از مردان و زنان و کودکان بدون محاکمه در شرایط نامساعد بازداشت شدند. این امر باعث سلب آزادی و نقض حقوق این افراد شده است. گفتنی است اغلب این پناهجویان از کشورهایی هستند که طبق معیارهای حقوق بین‌الملل به‌دلیل خطرات موجود علیه ایشان، امکان بازگرداندنشان وجود ندارد.




صهيونيسم و نقض حقوق زنان

گرچه طبق اطلاعات اداره آمار اسرائیل، جمعیت زنان در اراضی اشغالی تقریباً با جمعیت مردان برابر و حتی از آنها بیشتر است ولی تبعیض‌های فاحشی میان آنها دیده می‌شود. نابرابری‌های جنسیتی در رژیم مدعی دموکراسی از جمله اختلاف در حقوق پرداختی به زنان و مردان و نیز مخالفت احزاب مذهبی اسرائیل همانند شاس و "یهودیت هتوراه" با مشارکت زنان در پارلمان، انتقادبرانگیز می‌باشد.

به‌علاوه تجارت زنان در اسرائیل که همواره طی گزارش‌های شورای حقوق بشر ازجمله گزارش 19 ژوئن 2012 از آن انتقاد شده است و نیز تبعیض میان زنان عرب و یهودی در جامعه اسرائیل به‌ ویژه در زمینه‌های کاری و بهداشتی محل انتقاد است. در این‌ میان برخی از قوانین تبعیض‌آمیز اسرائیل علیه عرب‌ها به‌ویژه قانون ممانعت از انسجام خانوادگی (Family Reunion)، زنان فلسطینی را به‌شدت تحت تأثیر قرار داده است.

در بسیاری از موارد که زنان عرب قربانی قتل‌های خانوادگی و تحت عنوان "حفظ شرف خانوادگی" می‌شوند، پرونده‌های تحقیق در این موارد با بی‌توجهی مقامات اسرائیلی مواجه می‌شود. شایان ذکر است که طی سال 2012، پنج زن و از سال 1991 تاکنون 150 زن در اسرائیل کشته شده‌اند و در اغلب موارد پروندة آنان به‌دلیل نقص ادله مختومه می‌شود.

تجاوز و سوءاستفاده‌های جنسی یکی از موارد متداول در "ارتش اسرائیل" است، تا جایی که سران نظامی رژیم‌صهیونیستی تلاش می‌کنند برنامه‌هایی برای کاهش چنین مواردی به اجرا بگذارند. با این حال، آمارهای رسمی نشان می‌دهد موارد سوءاستفاده‌های جنسی به خصوص علیه سربازان زن ارتش اسرائیل، در چند سال اخیر روند رو به رشدی داشته است.

" فحشاء و قاچاق انسان"

براساس گزارش‌های منتشر شده از سوی سازمان ملل، سرزمين‌هاي اشغالي، یکی از اصلی‌ترین و بزرگترین مراکز قاچاق انسان و بردگی جنسی زنان است. صهیونیست‌ها در قاچاق زنان جویای کار به اسرائیل رکورد دار هستند و سالانه تا 5 هزار زن در دام آگهی‌های استخدام و کار صهیونیست‌ها افتاده و قربانی "تجارت فحشاء" می‌شوند. "فاحشگی" در سرزمین‌های اشغالی مورد حمایت قانون است.

زنان از کشورهای "چین"،" رومانی"،" ترکیه"،" اوکراین"،" کشورهای آفریقایی" و "شرق آسیا" معمولا با مشاهده تبلیغات ادامه تحصیل و کار و به امید شرایط بهتر زندگی، گرفتار باندهای صهیونیستی "قاچاق انسان" می‌‌شوند.

ده‌ها هزار زن هم اکنون در سرزمین‌های اشغالی قربانی "بردگی جنسی" صهیونیست‌ها هستند. "پاسپورت" این زنان به محض ورود گرفته شده و دیگر اجازه بازگشت به کشورشان را ندارند.

مارینا، اوکراینی‌الاصل، یکی از زنانی است که در سال 1999 و با مشاهده یکی از همین تبلیغات و به امید یافتن کار و زندگی بهتر راهی سرزمين‌هاي اشغالي شد. اما به محض رسیدن به اسرائیل تحویل گروه‌های فحشاء شد. مارینا در "اشکلون" به خانه‌ای منتقل شد که ده‌ها زن دیگر با وضعیتی مشابه او به سرزمين‌هاي اشغالي آمده بودند. مارینا پس از امتناع از تن دادن به فحشاء در اتاقی زندانی شد و به شدت از سوی کسانی که مقدمات مهاجرت او را به اسرائیل فراهم کرده بودند مورد ضرب و شتم قرار گرفت و به طور دسته جمعی به وی تجاوز شد. پس از این اتفاق وی تسلیم و به یکی از خانه‌های فساد فروخته شد. مارینا پس از 12 سال به اتهام مهاجرت غیرقانونی تحت تعقیب پلیس اسرائیل قرار گرفته است.

علاوه بر قاچاق زنان به سرزمين‌هاي اشغالي، در جدیدترین گزارش‌ها، موارد متعددی از قاچاق زنان اسرائیلی (که عمدتا زنان مهاجری هستند که چند سال در اسرائیل قربانی تجارت فحشاء بوده‌اند) به کشورهای کانادا و انگليس گزارش شده است. زنان مهاجر منتقل شده به اسرائیل بین 8 تا 10 هزار دلار به فروش می‌رسند. بدلیل حاشیه امنیت قاچاقچیان انسان و تاجران فحشاء در اسرائیل، این تجارت حتی از "قاچاق مواد مخدر" و "قاچاق سلاح" نیز پر سودتر بوده است.

روزنامه صهيونيستي "هاآرتص" در تحليلي پيرامون اين پديده نوشت: برخي از اين زنان اين شغل را "شغلي شريف" مي‌دانند، زيرا معتقدند با اين کار مانع از فروپاشي کانون خانواده به علت انباشت بدهي‌ها مي‌شوند! نکته قابل توجه در اين گزارش آن است که زنان مورد اشاره، از طبقه متوسط جامعه هستند، نه طبقه فقير. يکي از اين زنان که 35 سال دارد و معلم، متاهل و صاحب سه فرزند است، مي‌گويد: "من 10 سال است که به اين کار مشغول شده‌ام. زماني که به اين کار روي آوردم، خانواده‌ام غرق در بدهي بود و من از ترس از دست دادن خانواده‌ام، با ديدن آگهي استخدام براي چنين شغلي، تن به اين کار دادم".

وي مي‌افزايد: همسرم از کار من اطلاع دارد و با اين پديده به عنوان يک شغل برخود مي‌کند و احساسش اين است که براي خانواده فداکاري مي‌کنم.

زن جوان 25 ساله‌اي نيز که در بازار بورس کار مي‌کند، در اين خصوص گفت: "روسپيگري" را از 9 سال پيش به علت "مشکلات اقتصادي" و با اطلاع همسرش، شروع کرده است. يک زن داراي تحصيلات عالي نيز که به اين حرفه روي آورده است، مي‌گويد: او و همسرش علاقه بسيار زيادي به هم دارند و همسرش از کارش آگاه است و کار او را تلاش براي حفظ ارکان خانواده و يک "کار فرهنگي جديد" مي‌داند. اما زن معلمي که گرفتار اين پديده شوم شده است، اين اقدام را تن فروشي به خاطر خود و خانوده‌اش مي‌داند.

اين گزارش در پايان با اشاره به ساختار عجيب و غريب جامعۀ اسرائيل، آن را دنياي انحطاط اخلاقي براي حل مشکلات اقتصادي خانواده‌هاي اسرائيلي عنوان مي‌کند و مي‌افزايد: دولت ماليات‌ها را افزايش مي‌دهد و خانواده‌ها براي تامين اين هزينه‌ها به شيوه‌هاي عجيب و غريب روي مي‌آورند.

 

"

 

 

"صهيونيسم و همجنس بازي"

رژیم صهیونیستی یکی از ترویج‌کنندگان "همجنس‌ بازی" در جهان است و اقدامات تبلیغی فراوانی مانند برگزاری "رژه همجنس‌بازان" در کشورهای مختلف را سامان می‌دهد. "مایکل اورن"، سفیر رژیم صهیونیستی در "کنفرانس سالانه همجنس‌‌بازان در آمریکا" می‌گوید: "همجنس‌بازان بخشی جدا نشدنی از جامعه ما هستند و چنین افرادی در بخش‌های مختلف جامعه اعم از ارتش، "کنست"، قوه قضائیه، پزشکان، مهندسان، مدرسان و فلاسفه دیده می‌شوند؛ "اسرائیل بهشت همجنس‌ بازان است".

وی یکی از افتخارات رژیم صهیونیستی را سازماندهی "راهپیمایی جهانی همجنس‌‌بازان" در طی سال‌‌های اخیر می‌داند. در عرصه سیاسی داخلی نیز رژیم صهیونیستی دست همجنس‌بازان را باز گذاشته است تا جایی که "دان سلیور"، نماینده همجنس‌‌بازان در "حزب کار" این رژیم، خود را برای راهیابی به کنست در فهرست انتخاباتی این حزب نامزد کرد. او اولین همجنس‌بازی بود که به طور آشکارا خود را نامزد انتخابات کنست کرد که مورد موافقت "شلی یاحی موویچ"، رئیس حزب کار نیز قرار گرفت. اهمیت حمایت از همجنس بازی برای اسرائیل به حدی رسیده است که در مدرسه علوم دینی یهودیان محافظه کار، مسئله "خاخام" شدن همجنس‌بازان زن و مرد مورد موافقت قرار گرفته و بر این اساس همجنس بازان می‌توانند خاخام شده و به برگزاری "آیین‌های مذهبی یهود" بپردازند!



به گزارش "هاآرتص عبری"، "دیوید گراسمان" و "میخا رونبار" در کتابی تحت عنوان "آغوش" از کودکان خیابانی به عنوان یکی از بزرگترین گرفتاری‌های جامعه اسرائیل طی سال‌های اخیر یاد می‌کنند. به اعتراف نویسندگان کتاب مذکور، هم اکنون هزارن کودک در مناطق مختلف رژیم صهیونیستی آواره هستند و بسیاری از آنها علاوه بر "تکدی‌ گری"، طعمه‌ای برای سو استفاده‌های مافیای کودکان در رژیم صهیونیستی هستند.

در این کتاب آمده است: فساد اخلاقی ناشی از فقر، به شدت در میان کودکان اسرائیلی افزایش یافته است. هم اکنون متوسط سن فساد در اسرائیل به کمتر از ۱۳ سال رسیده که این مساله نمایانگر نابودی ارزش‌های اخلاقی در سرزمين‌هاي اشغالي است.

"یهودیان هاردیم" برای جداسازی دانش‌آموزان اشکنازی از دانش‌آموزان سفاردی در حیاط مدرسه بین این دو گروه حصار کشیده‌اند و حتی زمان زنگ تفریحشان را متفاوت قرار داده‌اند تا با هم تماسی نداشته باشند. همچنین بر روی دیوار مدرسه علائمی مبنی بر عدم تماس بین این دو گروه وجود دارد.

بر اساس گزارش CRC، "کميسيون حقوق کودک" در "مقر اروپايي سازمان ملل در ژنو"، در بيست و يکمين سالگرد تصويب "کنوانسيون حقوق کودکان" در "مجمع عمومي سازمان ملل"، "يونيسف" رژيم صهيونيستي را به خاطر عدم رعايت و پايبند نبودن به "کنوانسيون حقوق کودکان" مورد انتقاد قرار داد
.

در اين گزارش منتشر شده از سوي کميته حقوق کودکان آمده است، اسرائيل هيچ کميسيوني براي حفظ حقوق کودکان ندارد و قانون‌هايي که تاکنون براي حمايت از حقوق کودکان در اسرائيل به تصويب رسيده‌اند ضمانت اجرايي ندارند.

شاید بهترین توصیف برای وضعیت کنونی رژیم صهیونیستی اظهارات قاضی "دادگاه عالی اسرائیل" باشد، "دوریتبنیش DoritBeinisch" در کنفرانسی گفت: "ما در میانه یک اوضاع آشفته سیاسی و فرهنگی هستیم. ما در حال تجربه کردن شکست‌ها، "نزاع طبقات اجتماعی"، فقر و فقدان اعتماد عمومی به تمامی بخش‌های دولتی هستیم.

با توجه به اظهارات بدون پشتوانه "بنيامين نتانياهو" در مصاحبه با بخش فارسي رسانه سلطنتي بي‌بي‌سي، من باب نبود آزادي‌هاي اجتماعي در ايران، اينگونه به نظر مي‌رسد که او نه تنها نسبت به مسائل داخلي ايران بيگانه است، بلکه هيچ اشرافي نيز بر آنچه در به اصطلاح " اسراييل دموکراتيک" اتفاق مي‌افتد ندارد.

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:








تاریخ: دو شنبه 29 مهر 1392برچسب:راحت باش,رژیم صهیونیستی,
ارسال توسط حسین ص

آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 38
بازدید دیروز : 209
بازدید هفته : 389
بازدید ماه : 462
بازدید کل : 199608
تعداد مطالب : 396
تعداد نظرات : 36
تعداد آنلاین : 1